روزی نیست که بدون شنیدن کلماتی مثل «حباب اقتصادی» و «تورم» و «رکود» شب شود. گویندگان این کلمات پرتکرار همیشه هم کارشناسان تلویزیونی و متخصصان نیستند، بیشتر مواقع آنها را از زبان همسفرانمان در تاکسی و مترو یا فروشندگان و رهگذران میشنویم و فکر میکنیم چون در توضیحاتشان خبری از دلایل اقتصادی و سیاسی پیچیده یا علمی و منطقی نیست، اهمیتی ندارند و با شوخی و خنده از کنارشان میگذریم و سوژه جکهایمان میشوند. اقتصادخواندهها هم نگاه بهتری به این شنیدهها ندارند و معمولاً شانه بالا میاندازند و فکر میکنند این حرفها به آنها ربطی ندارد و شأنشان بالاتر از آن است که دل به دل عوامالناس بدهند. حالا یک استاد اقتصاد قاعده را بر هم زده است و از اهمیت همین بحثهای روزمره و پرتکرار میگوید و بر آنها نام «اقتصاد روایی» گذاشته است:
باید مسری شدن روایتها را در نظریههای اقتصادی لحاظ کنیم. در غیر این صورت، از ساز و کاری بسیار واقعی، بسیار ملموس و بسیار مهم برای تغییر اقتصادی و همچنین عنصری لازم برای پیشبینی اقتصادی غافل میمانیم. اگر همهگیری روایتهای عامهپسند را درک نکنیم، از تغییرات ایجاد شده در اقتصاد و رفتار اقتصادی در کاملی نخواهیم داشت (ص: ۲۲).
اقتصاد روایی چیست؟
اقتصاد روایی توضیح میدهد که چطور روایتها و داستانها به پدیدههای اقتصاد شکل میدهند. نویسندهٔ کتاب برای توضیح عملکرد این روایتها آنها را با ویروسها مقایسه میکند و میگوید روایتها درست مانند ویروس ابولا همهگیر میشوند و جمعیتها را تحت تاثیر قرار میدهند و بعد دیگر راهی برای نادیده گرفتنشان وجود ندارد.
مسری شدن روایت درست همان لحظهای است که میگوییم «همه چنین میگویند» و بر مبنای آن تصمیم اقتصادی میگیریم. هجوم یک شبهٔ مردم به بازار بورس و طلا یا خالی شدن ناگهانی قفسههای فروشگاهها یا کمیاب شدن یک کالای خاص بیشتر مواقع به دلیل پیروزی یک روایت خاص است و پشت سرش هیچ دلیل اقتصادی یا دو دوتا چهارتای ریاضی وجود ندارد.
ممکن است بعضیها هم از این روایتهای مسری یا ویروسی شده نجات پیدا کنند یا از اول گرفتارش نشوند اما نجاتیافتگان تاثیری بر اقتصاد ندارد چون تا زمانی که «نرخ سرایت از نرخ بهبودی بالاتر باشد» روایت محبوب همچنان برنده و یکهتاز است.
مفهوم «اقتصاد روایی» فقط به کار تحلیل پدیدههای مشخص یا استثنایی نمیآید، بلکه به ما میگوید چرا یک کالا یا خدمت خاص در دورهای محبوب میشود. در بسیاری از مواقع، مردم بیش از آنکه خریدار محصول یا خدمتی مشخص باشند، هوادار آن قصهای هستند که پشت عرضهٔ آن قرار گرفته است. فرقی هم نمیکند خودشان از این موضوع خبر داشته باشند یا فکر کنند براساس یک درک شهودی تصمیم گرفتند.
نویسنده علت محبوبیت «بیت کوین» را هم از طریق فهم قصهای که همراه آن عرضه میشود، توضیح میدهد. او از توضیح صرف پدیدههای اقتصادی فراتر میرود و نشان میدهد یک روایت محبوب مانند «سادهزیستی» چگونه بر کل اقتصاد یک دهه و محبوبیت کالایی مانند شلوار جین تاثیر گذاشت.
کتاب هفت گزارهٔ اقتصاد روایی یا در واقع ویژگیهای کلیدی روایتهای اقتصادی را در هفت مورد جمعبندی کرده است:
۱.همهگیریها میتوانند سریع یا آهسته، بزرگ یا کوچک باشند.
۲.شاید روایتهای اقتصادی مهم درصد بسیار کمی از گفتوگوهای مردم را تشکیل دهند.
۳.تاثیر مجموعههای روایی از تک روایتها بیشتر است.
۴.تاثیر اقتصادی روایتها شاید در گذر زمان تغییر کند.
۵.حقیقت به تنهایی نمیتواند جلوی روایتهای دروغین را بگیرد.
۶.سرایت روایت اقتصادی بر پایه فرصتهایی برای تکرار آن روایتها شکل میگیرد.
۷.روایتها با وصل شدن به جنبه انسانی، هویت و میهنپرستی شکوفا میشوند.
کتاب را چگونه بخوانیم؟
کتاب سال ۲۰۱۹ منتشر شده و خیلی سریع بهدست خوانندگان فارسیزبان رسیده است. نویسندهٔ آن رابرت شیلراست که جایزهٔ نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۳ را همراه با دو همکار دیگرش به خانه برد. نگاه نویسنده به اقتصاد جدید است و از آن رویکرد همیشگی و سنتی فاصله دارد. شیلر برای اثبات ادعاهایش مثالهایی از دهههای پیشین آمریکا میآورد و مفاهیم را با مصادیقی از بازار بورس و مسکن توضیح میدهد. با این حال، کتاب فقط برای اقتصادخواندهها نیست و زبان ساده و مثالهای مکرر آن باعث شده است تا گزینه مناسبی برای هر خوانندهٔ کنجکاوی باشد.
کتاب از چهار بخش اصلی تشکیل شده است: «سرِآغاز پیدایش اقتصاد روایی» و «مبانی اقتصاد روایی» و «روایتهای اقتصادی ابدی» و «اقتصاد روایی در آینده». هر یک از بخشها شامل چندین فصل میشود و برای مفاهیمی که مطرح کرده است مصادیقی از بازار بیت کوین و حبابهای بازار بورس و املاک و.. میآورد.
اقتصاد روایی با ترجمهٔ سعید زرگریان از سوی نشر آموخته منتشر شده است.
منبع : مجله سیبوک